جدول جو
جدول جو

معنی تیل سرج - جستجوی لغت در جدول جو

تیل سرج
آب بسیار کثیف و آلوده به گل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ بُ)
دهی است از دهستان هنام و بسطام بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه ها. محصول آنجا غلات، حبوبات، لبنیات و پشم می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. سکنه اش از طایفۀ حسنوند بوده و زمستان رابه قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نام فارسی زعرور باشد. (مخزن الادویه). گیلک. گیل. رجوع به زعرور شود
لغت نامه دهخدا
نام کوهی است در حوالی تفت یزد، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تُ سُ)
دهی از دهستان کام فیروز است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و290 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیل سرخ
تصویر گیل سرخ
زعرور زالزالک
فرهنگ لغت هوشیار
مرتعی در حوزه کارمزد ولوپی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
سراپا آلوده به گل و لجن
فرهنگ گویش مازندرانی
رودخانه ای در کلارآباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی